سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمتی نیست جز به همراه عصمت . [امام علی علیه السلام]

درد دلهای یک دبیر ریاضی

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله (سوره فاطر)

همه ی ادیان توحیدی در این مقوله اشتراک نظر دارند که جهان و هر چه در آن است مخلوق هوش بینهایت و قدرت لایزالی است که همیشه بوده و همیشه خواهد بود.او ذات واجب الوجود و جامع هر کمال و مبری از هر نقصی است که نه در عقل گنجد و نه حدو نهایتی دارد .فرقی نمی کند اورا با چه نامی بخوانند الله، خدا، اهورا،یزدان پاک و...چرا که این اسماء و صفاتش نیستند که پرستیده میشوند بلکه ذات یکتای اوست که تمامی موجودات عالم برای براورده شدن نیازهایشان به سمت او هجوم میبرند و از او استعانت  میجویند.

دانشمندان و عالمان اسلامی در قرون گذشته هرگاه به مسئله و مشکل بغرنجی برخورد میکردند با تلاش فراوان و کوشش خستگی ناپذیر مبادرت به حل آن نموده و تمام راهها را امتحان می کردند و در نهایت اگر از حل آن عاجز میماندند  دست به دامن ذات احدیت میشدند و از آن خدای علیم مدد میجستند . و چون این توسلات ازسر اخلاص و اظهار جهل وجستجو برای یافتن حقیقت بود بسیار مشاهده میشد که با الهاماتی از عالم غیب یا مکاشفاتی یا فراهم شدن اسباب و وسایلی همچون یک استاد یا یک کتاب که بر سر راه آنها قرار می گرفت نهایتا این مسئله ی علمی لاینحل به سهو لت حل میشد و پرده های ظلمت وجهل به یکباره به کناری می رفتند و حقیقت مکشوف می گشت .تاریخ زندگی بزرگانی همچون ابن سینا مشحون از چنین اتفاقاتی است که جهت اختصار این مطلب از ذکر آنها صرفنظر میشود.

نکته تاسف باری که من می خواهم به آن اشاره کنم این است که علوم امروزی همچون ریاضیات به جای اینکه آیینه ای باشند که جمال زیبای حضرت حق رامنعکس کنند حجاب و پرده ای شده اند و آن صورت دلگشا را پوشانده اند و به جای اینکه حل مسائل پیچیده و خارق العاده و محیر العقول ریاضیات اظهار عجز و ناتوانی و تواضع و فروتنی انسان در مقابل خالق را در پی داشته باشند او را به ورطه ی غرور و خود خواهی و کبر افکنده اند. چرا امروزه در آموزشگاههای ما در کلاس ریاضیات کمتر انسان به یاد خدا می افتد وبعد از راهیابی به دانشگاه هم در کلاسهای ریاضیات بالکل خدا فراموش میشود؟ چرا درسی مانند ریاضیات اینگونه انسان را از مبدا و معاد خویش غافل کرده است ؟

شاید بتوانیم جواب این سوال را در اهداف آموزش ریاضی جستجو کنیم .ریاضیاتی که باید اصول درست اندیشیدن و تفکر را به دانش آموز تعلیم داده و عادتهای ذهنی خوب را در ذهن او توسعه دهد به طوریکه از پس هر مسئله ای برآید امروزه تبدیل شده به ابزاری که دانش آموز را احیانا با موفقیت از سد کنکور عبور دهد و در نهایت بعد از چند سال او را برای تامین معاش خویش آماده کند. و تا این جریانات حکمفرما باشد تنها افراد معدودی به سراغ یادگیری جدی و عمیق دروس مختلف منجمله ریاضیات خواهند رفت . واصلا چه انتظاری هست از سیستم آموزشی منفعلی که کپی سیستمهای غربی است و بزرگترین افتخاراتش ترجمه ی محصولات علمی و فرهنگی غرب بوده و سالهاست که دنباله رو بی چون وچرای آنهاست.

در گذشته و در دوران شکو فایی علمی اسلام وضعیت اینگونه نبود در آن دوران علم صرفنظر از نوع آن از قداست و ارزش معنوی زیادی برخوردار بود .مسائل اخلاقی و احترام شاگرد نسبت به استاد در درجه اول اهمیت بود و هدف از یادگیری علوم صرفا بخاطر یافتن شغل و کسب درامد بیشتر نبود . آموزش علوم بر خلاف امروز که انسانها را فرسنگ ها از خدا دور می کند در آن زمان باعث تقرب او به خدا و زمینه ساز پیدایش حلم و وقار و بردباری و سکوت در انسان میشد  وعناصر ذیقیمتی همچون پرسشگری و مطالعه توام با تدبر و تفکر و مباحثه و مذاکره با عالمان دیندار در وجود هر جوینده ی علمی فراوان به چشم میخورد...         پایان قسمت اول

 

 




مهدی برگی ::: شنبه 86/6/17::: ساعت 7:6 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 3


کل بازدید :19084
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>آرشیو شده ها<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<